بازی با اسم پسرها
مدیر انجمن: Moh3n II
Re: بازی با اسم پسرها
لقمان
اینجا مدینه است
بوی عطر همه جا حس میشه ولی هنوز بوی در سوخته به مشام میرسه
اینجا مدینه است
صدای عشق و عاشقی بلنده ولی هنوز صدای نامردی ونامردمی بلندتر!!
Re: بازی با اسم پسرها
نصیر
اینجا مدینه است
بوی عطر همه جا حس میشه ولی هنوز بوی در سوخته به مشام میرسه
اینجا مدینه است
صدای عشق و عاشقی بلنده ولی هنوز صدای نامردی ونامردمی بلندتر!!
- parva
- کاربر خوب
- پست: 364
- تاریخ عضویت: سهشنبه 10 مهر 1386, 12:46 pm
- محل اقامت: اردبيــــــــــــــــل
- تماس:
Re: بازی با اسم پسرها
دانا (منظورم آقا دانا هستش)اشی مشی نوشته شده:مهرداد
رفتی و مرا با دلتنگی هایم تنها گذاشتی !
رفتی در فصلی که تنها امیدم خدا بود و ترانه و تو
افسوس رفتی ... ساده ، ساده مثل دلتنگی های من ... و حتی ساده مثل سادگی هایم !
من ماندم و یک عمر خاطره ... و حتی باور نکردم این بریدن را ...
کاش کمی از آنچه که در باورم بودی ، در باورت خانه داشتم !
قصه به پایان رسید و من هنوز بی عشق تو از تمام رویا ها دلگیرم
رفتی در فصلی که تنها امیدم خدا بود و ترانه و تو
افسوس رفتی ... ساده ، ساده مثل دلتنگی های من ... و حتی ساده مثل سادگی هایم !
من ماندم و یک عمر خاطره ... و حتی باور نکردم این بریدن را ...
کاش کمی از آنچه که در باورم بودی ، در باورت خانه داشتم !
قصه به پایان رسید و من هنوز بی عشق تو از تمام رویا ها دلگیرم
Re: بازی با اسم پسرها
نوستراداموس (البته این یه کم خارجیه ولی اسم پسره)
درياي آرام ناخداي قهرمان نمي سازد
- parva
- کاربر خوب
- پست: 364
- تاریخ عضویت: سهشنبه 10 مهر 1386, 12:46 pm
- محل اقامت: اردبيــــــــــــــــل
- تماس:
Re: بازی با اسم پسرها
اسم پيدا نشد صفت ميگماشی مشی نوشته شده:ل؟؟؟مغزم هنگ کرد
لوتي
رفتی و مرا با دلتنگی هایم تنها گذاشتی !
رفتی در فصلی که تنها امیدم خدا بود و ترانه و تو
افسوس رفتی ... ساده ، ساده مثل دلتنگی های من ... و حتی ساده مثل سادگی هایم !
من ماندم و یک عمر خاطره ... و حتی باور نکردم این بریدن را ...
کاش کمی از آنچه که در باورم بودی ، در باورت خانه داشتم !
قصه به پایان رسید و من هنوز بی عشق تو از تمام رویا ها دلگیرم
رفتی در فصلی که تنها امیدم خدا بود و ترانه و تو
افسوس رفتی ... ساده ، ساده مثل دلتنگی های من ... و حتی ساده مثل سادگی هایم !
من ماندم و یک عمر خاطره ... و حتی باور نکردم این بریدن را ...
کاش کمی از آنچه که در باورم بودی ، در باورت خانه داشتم !
قصه به پایان رسید و من هنوز بی عشق تو از تمام رویا ها دلگیرم