همه بیان تو مساله مرگ و زندگیه

در این قسمت میتونید به بحث در مورد کنکور کاردانی به کارشناسی بپردازید

مدیران انجمن: Parsian، rosa_127، Moh3n II، مدیران

قفل شده
mehrsa
کاربر معمولي
کاربر معمولي
پست: 86
تاریخ عضویت: دوشنبه 22 مرداد 1386, 7:37 pm
تماس:

پست توسط mehrsa » شنبه 3 شهریور 1386, 6:10 pm

سلام
بازم ممنون
می شه یه خواهش کنم؟
اگه کسی با آی دی :
ce.mohsen
بهتون پی ام می شه جوابشو بدید
:roll:
شوخی کردم آقا محسن
مرسی که حضور فعال دارید
آقا سعید و آقا مسعود
سربازی مثل هلو هست
بیخودی که نیست قدیمیا بهش می گفتن اجباری
اگه سخت بگیرید سخت می گذره
تازه ما دخترا از خدامون بود یه همچین جیزی داشتیم.یا رامون می دادن تو سربازی
آخه اونجا دور هم کلی خوش می گذشت
کلی غیبت می کردیمو...
شمام سخت نگیرین
ایشالله هر جا که هستید موفق باشید

masoud khafan
کاربر متوسط
کاربر متوسط
پست: 216
تاریخ عضویت: جمعه 22 تیر 1386, 8:50 pm

پست توسط masoud khafan » شنبه 3 شهریور 1386, 6:40 pm

سربازی مثل هلو هست
البته هلویی که تو گلوت بد جور گیر میکنه :lol:
منم امیدوارم شما هم موفق باشید مهرسا خانوم
[/quote]

javad
کاربر ساده
کاربر ساده
پست: 14
تاریخ عضویت: یک‌شنبه 31 تیر 1386, 9:41 am

پست توسط javad » شنبه 3 شهریور 1386, 7:10 pm

سلام دوستان
پيشنهاد خوبيه .
اينم id من:javad_k2k86@yahoo.com
موفق باشيد

آواتار کاربر
ce.mohsen
همکار قدیمی
همکار قدیمی
پست: 385
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه 28 تیر 1386, 11:10 am
محل اقامت: پشت دریاها
تماس:

پست توسط ce.mohsen » شنبه 3 شهریور 1386, 7:17 pm

:cry: :cry:
سلام به همه دوستان
و از جمله مهرسا جون
دیدی با این پیشنهادت چه بلایی سر من اوردی مهرسا :!:
امروز داشتم با یکی از این دوستان Chat می کردم (البته با هزار بدبختی) که ایشون دل منو شکست - قلبم رو تیکه تیکه کرد - بعد تیکه هاش رو رو زمین ریخت و با پاش لهشون کرد :( cry: :cry:
من قلبم تیکه تیکه شد ولی یه آخ هم نگفتم
من که گفتم خیلی احساساتی و زود رنجم و قلبم مثله یه گنجشک کوچیکه :cry:
جیک جیک
دیدی سعید شیطونه چه بلایی سرم اومد (من آلان قلب ندارم ، ماله یکی از بچه رو که یکی اضافی داشت گرفتم)

--------------------------------------------------------------------------------
تازه ما دخترا از خدامون بود یه همچین جیزی داشتیم.یا رامون می دادن تو سربازی
آخه اونجا دور هم کلی خوش می گذشت
کلی غیبت می کردیمو...
راستی مهرسا خانوم
کجا ایران سربازی این شکله و تازه اگر این شکلی بود خداییش می رفتی
از خداتووووووووووووووووونه :lol: (خنده زیادی واسه قلبم ضرر داره - اخه هنوز به بدن جدیدش نساخته)
تازه اگه سربازی رو یه آناناس تصور می کردین بهتر بود (خوشمزه است - واسه مریضای قلبی هم خوبه) .آخه هلو هم شد گلابی

اخه کی این نتایج می آد راحت شیم ، من دیگه طاقتم داره تموم می شه ، دارم دیوونه می شم
به جای لعنت فرستادن بر تاریکی ، یک شمع روشن کن
کم رنگ ترین جوهرها از قوی ترین حافظه ها ماندگارتر است
خدایا به من قدرت و جراتی ده تا آنی شوم که به خاطرش مرا خلق کردی

آواتار کاربر
forugh
کاربر معمولي
کاربر معمولي
پست: 138
تاریخ عضویت: جمعه 22 تیر 1386, 8:01 pm
محل اقامت: بين زمين و آسمون

پست توسط forugh » شنبه 3 شهریور 1386, 10:00 pm

نميشه اينجوري مهرسا

بيا بريم سربازي مهرسا. اونوقت محسن و سعيد و مسعود ميبينن كه مثله آب خوردنه

من حتم دارم مي تونم با درجه ي سرهنگي بعد دو سال برگردم خونه :lol: :lol: :lol:

بيا بريم عزيزم !!! به حرفا اينا توجهي نكن .

masoud khafan
کاربر متوسط
کاربر متوسط
پست: 216
تاریخ عضویت: جمعه 22 تیر 1386, 8:50 pm

پست توسط masoud khafan » شنبه 3 شهریور 1386, 10:33 pm

اگه میشه و راست میگین بیان به جای من و سعید برین
مهرسا و فروغ ثواب داره هاااااااااااااااااااااااا
انقده کیف میدی سربازی
من و سعید یه عمدر دعاتون میکنیم
قبوله؟

8) :lol:

آواتار کاربر
forugh
کاربر معمولي
کاربر معمولي
پست: 138
تاریخ عضویت: جمعه 22 تیر 1386, 8:01 pm
محل اقامت: بين زمين و آسمون

پست توسط forugh » شنبه 3 شهریور 1386, 10:44 pm

د نه ديگه من تو عمرم جاي خواهرم هم كلاسشو نرفتم :lol:

من اگه برم با هويت دخترونه مي رم :lol: :lol: اينجاشو نگفته بودم

يه سربازي دو نفره بر سر كوههاي هميشه پر آب گرم سبلان :lol: :lol: :lol:

آواتار کاربر
araz
کاربر معمولي
کاربر معمولي
پست: 77
تاریخ عضویت: یک‌شنبه 24 تیر 1386, 10:07 am

پست توسط araz » شنبه 3 شهریور 1386, 11:02 pm

سلام نخواستم فضولی کنم ولی چند نکته رو به این دخترخانم ها می خوام بگم وقتی صبح ساعت 4 بیدارت کردند وقتی هنگام بیدار شدن یک دقیقه وقت داری لباستو بپوشی و قتی تو گرما وسرما با ژ3 و کلاش چند بار میتینگ دادی و پدرت در اومد وقتی فرمانده بی چون و چرا تنبیهت میکنه و چندین بار فرستادنت تا دستشویی های لوکس پادگان رو بشوری و وقتی شامتون سیب زمینی توی آب بهت دادند اون وقت معنی دور هم بودن رومی فهمی دوست عزیز

آواتار کاربر
saba
کاربر ساده
کاربر ساده
پست: 45
تاریخ عضویت: جمعه 10 فروردین 1386, 11:42 pm
محل اقامت: Tabriz
تماس:

پست توسط saba » شنبه 3 شهریور 1386, 11:50 pm

سلام
وقت بخير دوستان.

عجب بحثي شده اين سربازي، خب هميشه كه تنبيه نيستش و هميشه هم دستشويي سابيدن نيست، گاهي وقتا هم تشويقي 3 روز مي خوري و برميگردي سراغ خونواده، يا از اون طرف زود ترخيص ميشي.
البته خب شايد شب ساعت 3 يا 2 هم آماده باش بدن و برين توي حياط پادگان مانور و از اينجور چيزا.
به هرحال دوسالي هستش كه متاسفانه بايد صرف كرد حالا مانده كه هدر بره يا اينكه استفاده كرد، اين قسمتش بستگي به خودتون داره البته قسمت كميش بستگي به خودتون داره.

جاي شما باشم توي اين دوسال اجباري اولين سالشو خوب ميشينم مطالعه ميكنم، تا از دست اون سال دومي خلاص بشم.
اميدوارم كه بزودي دولت يه چيزي تصويب كنه جوانان دوسال يا همون 20 ماه از بهترين اوقات زندگيشونو خراب نكنن.
اينم كشكه كه ميگن سربازي مرد ميسازه.

آواتار کاربر
سعید شیطونه
سرباز پرافتخار سایت
پست: 160
تاریخ عضویت: جمعه 4 خرداد 1386, 12:25 pm
محل اقامت: تهران-صادقیه
تماس:

پست توسط سعید شیطونه » یک‌شنبه 4 شهریور 1386, 2:11 am

میبسنم که این سربازی رفتن من غوغایی بپا کرده؟؟؟؟؟ :wink:
بابا ما هنوز سرباز نشدیم . بی معرفتا بجایی که دعا کنید امید بدید که قبول میشم می گید اشکال نداره اسونه برو همش دوساله ازین حرفا....... :cry:
چه دوستایی داریم میخوان ما رو بفرستن سربازی به پوست کندنمون راضی میشن....... دمتون گرم :?
دختر ها که فکر میکنن سربازی خونه خالست بابا اونجا پوستتو میکنن وقتی گفتن برو پشت دوشکا یکی زدی به لرشه افتادی از صداش کپ کردی میفهمید. وقتی مجبور شدی خبردار 4ساعت بدون تکون گردن وبدن وایسی اونجا ست که صدات در میاد.......
تشویقی می دن اما نه ازین حرفا که خانوادتو ببینی همش میزارن 1 ساعت از بقیه بیشتر بخوابی .......... :wink: :wink: که اونم اگه من هم خدمتیت باشم که عمرا بزارم بخوابی :wink:
ما که اگه قسمت شد خودمون میریم که حرفی نباشه :cry: (ایشالاه که قسمتمون نشه )
اما اگه برم دعا میکنم همتون برید :D :D
اونجا فقط اش میدن :wink: از تشویقو درجه سرهنگی هم خبری نیست ...توهم هههههههه
اخه اصلا دختر راه نمیدن خوشبختانه :wink: :wink: حتما یه چیزی میدونن دیگه :wink:

masoud khafan
کاربر متوسط
کاربر متوسط
پست: 216
تاریخ عضویت: جمعه 22 تیر 1386, 8:50 pm

پست توسط masoud khafan » یک‌شنبه 4 شهریور 1386, 11:19 am

اون دسته از عزیزانی که میگن سربازی خوبه و دوره هم میشینیم خوش میگذره
به این تاپیک مراجعه کنن:
viewforum.php?f=5&sid=6b66d7e7cd13d14c2fd80f86fcac45a3

SHELBY
کاربر ساده
کاربر ساده
پست: 44
تاریخ عضویت: شنبه 23 تیر 1386, 2:42 pm

پست توسط SHELBY » یک‌شنبه 4 شهریور 1386, 12:14 pm

سلام به بچه های گل سایت
قصدم فضولی نیست
ولی به عنوان کسی که رفتم خدمت چند نکته هست که گفتنش رو لازم میدونم.

امیدوارم که همه پسرها این سایت امسال قبول شن و تا 2-3 سال با خدمت خدا حافظی کنند.

نکته : اینو میگم که بدونین من با سربازی به این صورت و مدتی که تو ایران هست اصلا موافق نیستم.

هر کس به هر روشی اگر بتونه که نره خدمت 2 سال برده,شک نکنید. (به جز گرفتن کارت قرمز)

ولی اگر مجبور شدی بری

1- مثل آقا باهات برخورد میکنن چون تحصیلات دانشگاهی دارید.(یه تعدادی هم خوب عقده ای هستن,حتما تو دانشگاهم نمونه هایی رو دیدین یا تو اجتماع)
2- با اینکه هر گردان یه تعداد فوت مجاز داره,اگر یه قطره خون از بینی کسی بیاد پدر فرمانده رو در میارن
3- مردم شناس میشی چون با هر قشر و قومی زندگی میکنی(مثل زندگی دانشجویی,اصلا کسی که دور از خونه درس میخونه چه دختر چه پسر یه نوع سربازه باید معافش کنن(نظر شخصی))
4- به خدا من که آموزشی یه روز در میون خونه بودم , در زمان خدمت هم که هر روز تا ساعت 1 ظهر نگهت میدارن بعدشم میگن به سلامت (من رفتم سر کار ولی به شما پیشنهاد میکنم درس بخونید,دانشگاه قبول شین چون هر روزی که قبول شی حداکثر 2 هفته بعد معافیت تحصیلی میدن بهت)
5- همه چی بستگی به خودتون داره آسون بگیری آسونه سخت بگیری هم که معلومه
6- رک بگم اگر یه کم زرنگ باشین روزهای قشنگی تو خاطرات براتون میمونه.
7- سعید جان باور کن اون یک هفته که میبرن کمپ واسه تیر اندازی و زندگی در شرایط سخت باحال ترین دورانه سربازیه (والا ماکه شبا تو چادر حکم بازی میکردیم روز هم میرفتیم کوه نوردی,2 روز هم تیراندازی بود که بد نبودش)
8- اگه زرنگ باشی نه زمین نه توالت و نه هیچ جایه دیگه ای رو نمی شوری(اگر هم این طور باشه فکر کنید خونه مجردی داری خودت باید آشپزی کنی دستشویی رو تمیز کنی خونه تمیز کنی و...)
9- چون هزینه نگهداری و مسئولیتش زیاده براشون ترجیه میدن تو شهر خودت خدمت کنی تا واسه نهار و شام بفرستنت خونه

خیلی طولانی شد شرمنده, میدونم که پسرای سایت الان دارن فوشم میدن یا میگن ... آرزومه همه دانشگاه قبول شین,ولی اگر نشد باور کنین سربازی غول نیست.

راستی یه چیز یادم رفت اصلا از آشم خبری نیست چون محتویاتش گرونه در میاد براشون, دروغ میگن آش خور
البته اینا که گفتم نظر شخصی و تجربه منه
بازم ببخشید فضولی کردم.

آواتار کاربر
ce.mohsen
همکار قدیمی
همکار قدیمی
پست: 385
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه 28 تیر 1386, 11:10 am
محل اقامت: پشت دریاها
تماس:

پست توسط ce.mohsen » یک‌شنبه 4 شهریور 1386, 1:07 pm

با تشکر از دوستمون SHELBY
باید بگم که دهنم آب افتاد :o
:idea: درس چیه ، بیاین همه بریم سربازی (البته با این توصیفات بهتره بگم پیک نیک)
انگار خیلی خوش می گذره :lol: :lol: :lol:
به جای لعنت فرستادن بر تاریکی ، یک شمع روشن کن
کم رنگ ترین جوهرها از قوی ترین حافظه ها ماندگارتر است
خدایا به من قدرت و جراتی ده تا آنی شوم که به خاطرش مرا خلق کردی

saye
کاربر معمولي
کاربر معمولي
پست: 91
تاریخ عضویت: چهارشنبه 3 مرداد 1386, 12:46 am

پست توسط saye » یک‌شنبه 4 شهریور 1386, 4:42 pm

سلام
من که خودمو معرفی کرده بودم
شاید بدونین
ازآذز ماه تا الان پشت کنکوری حساب میام
بچه تهرانم
اما از وقتی دانشجو شدم
ساکن شمالم
23 سالمه
حس میکنم اکثرا زیر این سنین
باز خوش به حالتون وقتتون واسه کنکور بیشتره به خاطر سنتون
setayesh_lady63@yahoo.com
موفق باشین فعلا :wink:
haghiggat

آواتار کاربر
amin
همکار قدیمی
همکار قدیمی
پست: 415
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه 28 تیر 1386, 5:58 pm
محل اقامت: زنجان
تماس:

پست توسط amin » یک‌شنبه 4 شهریور 1386, 5:59 pm

ای بابا سعید همه رو با این بحث شیرینت گذاشتی سر کار که
یه چیزی بگم کیف کن
2 روز پیش برادرم رو برای سربازی راه انداختیمش ، رفتیم خونه زنگ زد گفت دارم 10 روز میام اونجا !!!!!!!!! (عجب شانسی) برای آموزشی رفت تهران و 2 ساعت موند و 10 روز مرخصی گرفت :!: اونیکی برادرم رفت رشت -نیروی دریایی ، وقتی اومد 10 کیلو اضافه وزن پیدا کرد :shock:
اصلا ناراحت نباش ، اگه یه ذره شانس داشته باشی بهت بد نمی گذره
فقط یه توصیه برادرانه :lol: اگه تونستی خودتو تو عقیدتی جا کنی نونت تو روغنه، کله گنده ارتش از سرباز عقیدتی می ترسه ، باور کن
مواد لازم: یه قیافه مثبت - ته ریش به مقدار لازم - آب زیر کاه یک لیوان
یه چیز دیگه ، خودت کچل کن ، چون اونجا کچلت کنن به احتمال 99% ایدز یا هپاتیت می گیری :D

قفل شده