manoto1371 نوشته شده:amians نوشته شده:
نظر شما کاملا محترمه
اما به نظر من سخت افزار مثل نرم افزار یکنواخت و خسته کننده نیست
هم برنامه نویسی میکنید هم سخت افزار رو طراحی میکنید
از نظر کار من فارغ التحصیلای نرم افزار های بسیاری از دانشگاهای معتبر دیدم که بیکارند
ایران هم چون جهان سوم هست و دانش تولید حتی یک مقاومت رو هم نداره باعث بیکاری این گرایش شده ولی باز تو شاخه ای دیگه مثل الکترونیک و برق میشه کار گیر آورد
بیشتر علاقه این رشته رو میطلبه
خلاصه واسه خودش دنیاییه
فرمودین تو کنکور هم اگه نگاه کنید کسانی که رتبه ای خوبی ندارن .تو گرایش دوم(سخت افزار)فقط مجاز هستن و گرایش اول(نرم افزار) مجاز نیستن
امیدوارم حرف شما درست باشه (خیلی عالی میشه )
با یاد خدا و با سلام خدمت شما دوست عزیز ...
بهتره در مورد مسائل خیلی کلی (به اصطلاح کیلویی) قضاوت نکنیم .
آیا واقعا شما در سخت افزار ، سخت افزار طراحی میکنید ؟!!!!!
بیکاری فارغ اتحصیلان ربطی به رشته و گرایش نداره و به توانایی و کارایی اشخاص مربوط نمیشه ، دلیل نوع دیگر هم میتوان به فارغ التحصیلان بیشتر در گرایش نرم افزار دانست که البته از نظر بنده دلیل محکمی نیست .
اینکه کشور ایران اسلامی جهان سوم و دانش تولید حتی یک مقاومت رو نداره بیشتر از یخورده بی انصافی هست و من به شما پیشنهاد میکنم دانش خودتون رو در تمام مسائل گسترش بدید ، چون بعضا هرکشوری و نه تنها ایران توانایی و دانش تولید خیلی از محصولات را دارد اما از آنجاییکه هزینه تولید داخلی آن از واردات بیشتر میشود اقدام به اینکار نکرده و همان واردات را ترجیح میدهد.
ضمنا شاید سخت افزار از نظر شما گرایش خوب و از نظر خیلی ها گرایش بد باشد که از نظر بنده اصن خوب بدی معنا ندارد بلکه این خوبی و بدی از نظر دیگران به علاقه مربوط میشه .
امیدوارم در تمام مراحل زندگی موفق باشید ...
سلام رفیق محترم و دوست داشتنی
اولا این نظر من بود آخر نظرم هم گفتم انتخاب دنیای سخت افزار علاقه ای هست
گفتید شما میتونید سخت افزار طراحی کنید ؟ بقیه هم قطاری هایم رو نمیدونم ولی من
در حد خودم چرا که نه اگر هم تو یک مداری احیاناً جاییش گیر کنم و دچار مشکل شم اساتید زیادی رو میشناسم که مشتاقانه مشکلم رو حل میکنند یا نهایتا از اینترنت کمک میگیرم وبلاخره به خواسته ام کم و بیش میرسم
بلاخره ما ایرانی ها کی میخوایم رو پای خودمون وایسیم رو نمیدونم چه موقعی هست
خیلی ببخشید اما
یعنی هزینه تولید مارمولک که هیچ ، 500 هزار کیلو موی انسان و هزار کیلو ریش و ابروی مصنوعی
گذشته از این ها جالب ترین اقلام وارداتی که آمار آنها را گمرک ایران انتشار داده ، غذای سگ و گربه ، شن و ماسه ، "خاک" رس!!! ، قلوه سنگ!! ، فرآورده هایی برای آرایش لب ، ریمل یا فرآورده های برای آرایش چشم ، مرگ موش ، در بطری پلاستیکی ، خاک اره ، کراوات ، کلاه گیس ، نطفه نا معلوم و اسپرم گاو ، استخوان و استخوان توی شاخ و روده ، حلزون و صدف دو کپه ای ، سگ ماهی چشم مصنوعی ، میخ ، کلنگ و بیل هم بوده است
و خیلی چیزای خنده دار که تو کشور خودمون به راحتی میشه ساختش یا پرورشش داد (کافیه شما هم با یه سرچ جزمی دیتا بیس خودتون رو کامل کنید ) بیشتر از واردات اون هست که ما وارد میکنیم نه دوست من ما هزینه های بیخودی زیادی میکنیم مثلا . . . .
اما جاهایی که هزینه کردن لازمه پیشرفته برای توجیه خودمون میگیم تولیدش تو داخل کشور نمیصرفه
هر چند در موارد بسیاری اینجوریه اما بلاخره تا کی
چه طور ساخت پراید جان طبق گفته تولید کنندهای داخل 15 میلیون آب میخوره
ولی برای اینکه کشور های در پیتی همسایه رو به خودمون وابسته کنیم به اون ها چقد میفروشیم ؟و.....
حالا این دید رو کشور های پیشرفته تر از ما تو حوزه سخت افزار به ما دارند
دلیل ارزون بودن واردات سخت افزار به ایران به موارد دیگه ای هم مربوطه
یک دلیل سادش تولید انبوه قطعات (یک اصل در اقتصاد هست که میگه هرچیزی زیاد شد هر چند طرفدار های زیادی داره اما به دلیل فراوان بودنش نسبت به چیزی که تو زندگی کاربرد آنچنانی نداره و تقریباً نایابه قیمت خیلی کمتری داره (آب رو با الماس مقایسه کن )
به نظر من دلیل جهان سومی و عقب بودنمون حدااقل 100 سال از کشور های صنعتی اینکه (به عنوان نمونه ) ما منتظر میمونیم که ببییم قطعه سخت افزاری که ما بهش نیاز داریم و در به در دنبالشیم که تو کشور خودمون نیست قراره کی تولید بشه و کی وارد ایران بشه شاید عمر ما کفاف نده
این هم نمونه ای از کلاس های تئوری ما با کشور های دیگر
دوستان تعریف میکردند
تو درس تکنیک پالس (توشاخه الکترونیک تو ایران 555 (یک مدل ic ) رو یاد میدن ولی بری تو آلمان بگی من تو تکنیک پالس 555 خوندم روده بر میشن ) ..........
من س سخت افزار هم نیستم
ببخشید اگر طولانی شد و موافق با نظر شما نبود
به امید موفقیت روز افزون هم ایرانی ها
در هیاهوی زندگی دریافتم چه دویدن هایی که فقط پاهایم را از من گرفت در حالی که گویی ایستاده بودم و چه غصه هایی که سپیدی موهایم را حاصل شد در حالی که قصه ای کودکانه بیش نبود دریافتم کسی هست که اگر بخواهد می شود و اگر نه نمی شود به همین سادگی…