پاتوق بچه های کامپیوتر ورودی 90(دانشگاه رجاااااااااااااا)

در این قسمت میتونید به بحث در مورد کنکور کاردانی به کارشناسی بپردازید

مدیران انجمن: Parsian، rosa_127، Moh3n II، مدیران

قفل شده
siteman
كاربر عالي
كاربر عالي
پست: 1679
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه 6 مرداد 1390, 3:53 pm
محل اقامت: karaj
تماس:

Re: پاتوق بچه های کامپیوتر ورودی 90(دانشگاه رجاااااااااااااا

پست توسط siteman » جمعه 14 بهمن 1390, 9:59 pm

mehrabun نوشته شده:
siteman نوشته شده:
mehrabun نوشته شده:تو بیشتتتتتتترر sanj:
آاااارررره ه ه ه ه چشم زدن ger
چکارا میکنی داداش مجیدگل؟
شکر سلامتی اجی....
دلمون برات تنگ شده بوددددددددددد
گفتم کوش این آجیه مااااااااااا goll goll goll goll
فدای تو goll goll goll goll goll goll
منم دلم براتون تنگ شده بود داداش گلم goll goll goll goll goll goll goll
از بس دلت پاکه آجی....
goli goli goli goli goli
شب را به روزر و روز را به شب بی هیچ ناکجایی می رسانیم بی آنکه غافل از پایان لحظه لحظه های عمرمان باشیم...
و هر روزمان تکرار روز های قبل و قبل و باز هم قبل می باشد بی آنکه روزی نو داشته باشیم...تکرار هم برایمان عادت شده و چه روزی پایان تکرار هاست... این را هم کسی نمی داند

جزوه ایجاد بانک اطلاعاتی دکتر معصومی
http://qiau.ac.ir/teacher/files/41491/0 ... -38-40.zip

آواتار کاربر
samiii
کاربر معمولي
کاربر معمولي
پست: 64
تاریخ عضویت: یک‌شنبه 1 آبان 1390, 8:40 pm

Re: پاتوق بچه های کامپیوتر ورودی 90(دانشگاه رجاااااااااااااا

پست توسط samiii » شنبه 15 بهمن 1390, 8:20 pm

سلام به همگی...

بچه هایی که امروز رفتین یونی..چه خبربود؟؟استادا چیکارا کردن؟
دلم پراست...
پر..پره..پر..
انقدر که اضافه اش ازچشمانم سرریز میشود.......

siteman
كاربر عالي
كاربر عالي
پست: 1679
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه 6 مرداد 1390, 3:53 pm
محل اقامت: karaj
تماس:

Re: پاتوق بچه های کامپیوتر ورودی 90(دانشگاه رجاااااااااااااا

پست توسط siteman » شنبه 15 بهمن 1390, 9:37 pm

samiii نوشته شده:سلام به همگی...

بچه هایی که امروز رفتین یونی..چه خبربود؟؟استادا چیکارا کردن؟
hamegi salam dd: poo
khabare khasi nabod joz dorie shoma dan
jaton khali ostadi darim k nago jaie khahari ostade khobie ha:
ostada mamolan kari nemikonan...mamolan dars midan poo
من بشخصه دنبال اون آقا بودم که مرده بودم تسلیئت بگم ولی پیداش نکردم nar ger
ha:
شب را به روزر و روز را به شب بی هیچ ناکجایی می رسانیم بی آنکه غافل از پایان لحظه لحظه های عمرمان باشیم...
و هر روزمان تکرار روز های قبل و قبل و باز هم قبل می باشد بی آنکه روزی نو داشته باشیم...تکرار هم برایمان عادت شده و چه روزی پایان تکرار هاست... این را هم کسی نمی داند

جزوه ایجاد بانک اطلاعاتی دکتر معصومی
http://qiau.ac.ir/teacher/files/41491/0 ... -38-40.zip

آواتار کاربر
samiii
کاربر معمولي
کاربر معمولي
پست: 64
تاریخ عضویت: یک‌شنبه 1 آبان 1390, 8:40 pm

Re: پاتوق بچه های کامپیوتر ورودی 90(دانشگاه رجاااااااااااااا

پست توسط samiii » شنبه 15 بهمن 1390, 10:35 pm

siteman نوشته شده:
samiii نوشته شده:سلام به همگی...

بچه هایی که امروز رفتین یونی..چه خبربود؟؟استادا چیکارا کردن؟
hamegi salam dd: poo
khabare khasi nabod joz dorie shoma dan
jaton khali ostadi darim k nago jaie khahari ostade khobie ha:
ostada mamolan kari nemikonan...mamolan dars midan poo
من بشخصه دنبال اون آقا بودم که مرده بودم تسلیئت بگم ولی پیداش نکردم nar ger
ha:
شبنم جونو میگین؟؟ poo
ای ای اقای اجرلو.... dan
کدوم اقارومیگی؟
دلم پراست...
پر..پره..پر..
انقدر که اضافه اش ازچشمانم سرریز میشود.......

siteman
كاربر عالي
كاربر عالي
پست: 1679
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه 6 مرداد 1390, 3:53 pm
محل اقامت: karaj
تماس:

Re: پاتوق بچه های کامپیوتر ورودی 90(دانشگاه رجاااااااااااااا

پست توسط siteman » شنبه 15 بهمن 1390, 10:51 pm

samiii نوشته شده:
siteman نوشته شده:
samiii نوشته شده:سلام به همگی...

بچه هایی که امروز رفتین یونی..چه خبربود؟؟استادا چیکارا کردن؟
hamegi salam dd: poo
khabare khasi nabod joz dorie shoma dan
jaton khali ostadi darim k nago jaie khahari ostade khobie ha:
ostada mamolan kari nemikonan...mamolan dars midan poo
من بشخصه دنبال اون آقا بودم که مرده بودم تسلیئت بگم ولی پیداش نکردم nar ger
ha:
شبنم جونو میگین؟؟ poo
ای ای اقای اجرلو.... dan
کدوم اقارومیگی؟
بابا شبنم و میگی...
امروز سر کلاس گفت تو خیلی شیطونی khk: poo
ایدیشم داد گفت با من در ارتباط باش...
مخشو زدم رفت ha:
شب را به روزر و روز را به شب بی هیچ ناکجایی می رسانیم بی آنکه غافل از پایان لحظه لحظه های عمرمان باشیم...
و هر روزمان تکرار روز های قبل و قبل و باز هم قبل می باشد بی آنکه روزی نو داشته باشیم...تکرار هم برایمان عادت شده و چه روزی پایان تکرار هاست... این را هم کسی نمی داند

جزوه ایجاد بانک اطلاعاتی دکتر معصومی
http://qiau.ac.ir/teacher/files/41491/0 ... -38-40.zip

siteman
كاربر عالي
كاربر عالي
پست: 1679
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه 6 مرداد 1390, 3:53 pm
محل اقامت: karaj
تماس:

Re: پاتوق بچه های کامپیوتر ورودی 90(دانشگاه رجاااااااااااااا

پست توسط siteman » یک‌شنبه 16 بهمن 1390, 11:12 am

دانشگاه اینترنت داشته باشه همینه...... tof:
تا کلاس ایجاد بانک تشکیل بشه گفتیم یه پستی بزنیم poo
شب را به روزر و روز را به شب بی هیچ ناکجایی می رسانیم بی آنکه غافل از پایان لحظه لحظه های عمرمان باشیم...
و هر روزمان تکرار روز های قبل و قبل و باز هم قبل می باشد بی آنکه روزی نو داشته باشیم...تکرار هم برایمان عادت شده و چه روزی پایان تکرار هاست... این را هم کسی نمی داند

جزوه ایجاد بانک اطلاعاتی دکتر معصومی
http://qiau.ac.ir/teacher/files/41491/0 ... -38-40.zip

آواتار کاربر
samiii
کاربر معمولي
کاربر معمولي
پست: 64
تاریخ عضویت: یک‌شنبه 1 آبان 1390, 8:40 pm

Re: پاتوق بچه های کامپیوتر ورودی 90(دانشگاه رجاااااااااااااا

پست توسط samiii » یک‌شنبه 16 بهمن 1390, 12:40 pm

siteman نوشته شده:دانشگاه اینترنت داشته باشه همینه...... tof:
تا کلاس ایجاد بانک تشکیل بشه گفتیم یه پستی بزنیم poo
استادا چه جورین؟؟خوب بنظرمیان یا مثل اون....عقده ای ان؟ poo

درسم میدن تو این هفته ی اولی؟!!!!!!!!!! gsg
دلم پراست...
پر..پره..پر..
انقدر که اضافه اش ازچشمانم سرریز میشود.......

آواتار کاربر
samiii
کاربر معمولي
کاربر معمولي
پست: 64
تاریخ عضویت: یک‌شنبه 1 آبان 1390, 8:40 pm

Re: پاتوق بچه های کامپیوتر ورودی 90(دانشگاه رجاااااااااااااا

پست توسط samiii » یک‌شنبه 16 بهمن 1390, 5:20 pm

سلام به همگی...

بچه ها این ادرس وبلاگ منه...خوشحال میشم اگه نظرتونو راجع بهش واسم بنویسید...

www.ahooyemahenohom.blogfa.com
دلم پراست...
پر..پره..پر..
انقدر که اضافه اش ازچشمانم سرریز میشود.......

آواتار کاربر
mohsen6492003
کاربر معمولي
کاربر معمولي
پست: 73
تاریخ عضویت: دوشنبه 5 مهر 1389, 11:04 pm
محل اقامت: تهران
تماس:

Re: پاتوق بچه های کامپیوتر ورودی 90(دانشگاه رجاااااااااااااا

پست توسط mohsen6492003 » یک‌شنبه 16 بهمن 1390, 6:02 pm

معلوم نیست این میر فتاحی کجارفته،...فکر کنم ارمنستان خیلی بهش خوش گذشته ha: ha: ha: شنبه رفتم واسه گرفتن پیرینت دیدم چقد خوب انتخاب واحد کردن ماشالا،دوشنبه،سه شنبه،چهارشنبه khk: سه روز پشت سره هم!!!!!! ger ger شانس نداریم که khk:

siteman
كاربر عالي
كاربر عالي
پست: 1679
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه 6 مرداد 1390, 3:53 pm
محل اقامت: karaj
تماس:

Re: پاتوق بچه های کامپیوتر ورودی 90(دانشگاه رجاااااااااااااا

پست توسط siteman » یک‌شنبه 16 بهمن 1390, 6:26 pm

mohsen6492003 نوشته شده:معلوم نیست این میر فتاحی کجارفته،...فکر کنم ارمنستان خیلی بهش خوش گذشته ha: ha: ha: شنبه رفتم واسه گرفتن پیرینت دیدم چقد خوب انتخاب واحد کردن ماشالا،دوشنبه،سه شنبه،چهارشنبه khk: سه روز پشت سره هم!!!!!! ger ger شانس نداریم که khk:
امروز که میرفتاحی بود.....
شب را به روزر و روز را به شب بی هیچ ناکجایی می رسانیم بی آنکه غافل از پایان لحظه لحظه های عمرمان باشیم...
و هر روزمان تکرار روز های قبل و قبل و باز هم قبل می باشد بی آنکه روزی نو داشته باشیم...تکرار هم برایمان عادت شده و چه روزی پایان تکرار هاست... این را هم کسی نمی داند

جزوه ایجاد بانک اطلاعاتی دکتر معصومی
http://qiau.ac.ir/teacher/files/41491/0 ... -38-40.zip

siteman
كاربر عالي
كاربر عالي
پست: 1679
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه 6 مرداد 1390, 3:53 pm
محل اقامت: karaj
تماس:

Re: پاتوق بچه های کامپیوتر ورودی 90(دانشگاه رجاااااااااااااا

پست توسط siteman » یک‌شنبه 16 بهمن 1390, 6:32 pm

samiii نوشته شده:
siteman نوشته شده:دانشگاه اینترنت داشته باشه همینه...... tof:
تا کلاس ایجاد بانک تشکیل بشه گفتیم یه پستی بزنیم poo
استادا چه جورین؟؟خوب بنظرمیان یا مثل اون....عقده ای ان؟ poo

درسم میدن تو این هفته ی اولی؟!!!!!!!!!! gsg
نه جلسه اولی با دکتر معصومی گپی زدیم....
استاد بانک رو میگم....
ببین استاد صهبا رئ دیدی اینم دیدی...
بهتره بگیم صهبای2 poo
کافیه سر نخ بدی دنبال کنه dan
شب را به روزر و روز را به شب بی هیچ ناکجایی می رسانیم بی آنکه غافل از پایان لحظه لحظه های عمرمان باشیم...
و هر روزمان تکرار روز های قبل و قبل و باز هم قبل می باشد بی آنکه روزی نو داشته باشیم...تکرار هم برایمان عادت شده و چه روزی پایان تکرار هاست... این را هم کسی نمی داند

جزوه ایجاد بانک اطلاعاتی دکتر معصومی
http://qiau.ac.ir/teacher/files/41491/0 ... -38-40.zip

siteman
كاربر عالي
كاربر عالي
پست: 1679
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه 6 مرداد 1390, 3:53 pm
محل اقامت: karaj
تماس:

Re: پاتوق بچه های کامپیوتر ورودی 90(دانشگاه رجاااااااااااااا

پست توسط siteman » یک‌شنبه 16 بهمن 1390, 6:36 pm

samiii نوشته شده:سلام به همگی...

بچه ها این ادرس وبلاگ منه...خوشحال میشم اگه نظرتونو راجع بهش واسم بنویسید...

http://www.ahooyemahenohom.blogfa.com
باشه میریم dan
شب را به روزر و روز را به شب بی هیچ ناکجایی می رسانیم بی آنکه غافل از پایان لحظه لحظه های عمرمان باشیم...
و هر روزمان تکرار روز های قبل و قبل و باز هم قبل می باشد بی آنکه روزی نو داشته باشیم...تکرار هم برایمان عادت شده و چه روزی پایان تکرار هاست... این را هم کسی نمی داند

جزوه ایجاد بانک اطلاعاتی دکتر معصومی
http://qiau.ac.ir/teacher/files/41491/0 ... -38-40.zip

siteman
كاربر عالي
كاربر عالي
پست: 1679
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه 6 مرداد 1390, 3:53 pm
محل اقامت: karaj
تماس:

Re: پاتوق بچه های کامپیوتر ورودی 90(دانشگاه رجاااااااااااااا

پست توسط siteman » یک‌شنبه 16 بهمن 1390, 7:04 pm

من قلب کوچولویی دارم؛ خیلی کوچولو

آنقدر از این داستان نادر ابراهیمی لذت بردم که حیفم آمد آنرا با شما شریک نشم.من قلب کوچولویی دارم؛ خیلی کوچولو؛ خیلی خیلی کوچولو. مادربزرگم می‌گوید: قلب آدم نباید خالی بماند. اگر خالی بماند،‌مثل گلدان خالی زشت است و آدم را اذیت می‌کند.
برای همین هم، مدتی ست دارم فکر می‌کنم این قلب کوچولو را به چه کسی باید بدهم؛ یعنی، راستش، چطور بگویم؟ ‌دلم می‌خواهد تمام تمام این قلب کوچولو را مثل یک خانه قشنگ کوچولو، به کسی بدهم که خیلی خیلی دوستش دارم... یا... نمی‌دانم... کسی که خیلی خوب است، کسی که واقعا حقش است توی قلب خیلی کوچولو و تمیز من خانه داشته باشد. خب راست می‌گویم دیگر . نه؟
پدرم می‌گوید:‌ قلب، مهمان خانه نیست که آدم‌ها بیایند، دو سه ساعت یا دو سه روز توی آن بمانند و بعد بروند. قلب، لانه‌ی گنجشک نیست که در بهار ساخته بشود و در پاییز باد آن را با خودش ببرد...
قلب، راستش نمی‌دانم چیست، اما این را می‌دانم که فقط جای آدم‌های خیلی خیلی خوب است ـ برای همیشه ...
خب... بعد از مدت‌ها که فکر کردم، تصمیم گرفتم قلبم را بدهم به مادرم، تمام قلبم را تمام تمامش را بدهم به مادرم، و این کار را هم کردم... اما... اما وقتی به قلبم نگاه کردم، دیدم، با این که مادر خوبم توی قلبم جا گرفته، خیلی هم راحت است، باز هم نصف قلبم خالی مانده...
خب معلوم است. من از اول هم باید عقلم می‌رسید و قلبم را به هر دوتاشان می‌دادم؛ به پدرم و مادرم.
پس، همین کار را کردم.
بعدش می‌دانید چطور شد؟ بله، درست است. نگاه کردم و دیدم که بازهم ، توی قلبم، مقداری جای خالی مانده... فورا تصمیم گرفتم آن گوشه‌ی خالی قلبم را بدهم به چند نفر؛ چند نفر که خیلی دوستشان داشتم؛ و این کار را هم کردم:
برادر بزرگم، خواهر کوچکم، پدر بزرگم، مادر بزرگم، یک دایی مهربان و یک عموی خوش اخلاقم را هم توی قلبم جا دادم...
فکر کردم حالا دیگر توی قلبم حسابی شلوغ شده... این همه آدم، توی قلب به این کوچکی، مگر می‌شود؟
اما وقتی نگاه کردم،‌خدا جان! می‌دانید چی دیدم؟ دیدم که همه این آدم‌ها، درست توی نصف قلبم جا گرفته‌اند؛ درست نصف ـ با اینکه خیلی راحت هم ولو شده بودند و می‌گفتند و می‌خندیدند. و هیچ گله‌یی هم از تنگی جا نداشتند....
من وقتی دیدم همه‌ی آدم‌های خوب را دارم توی قلبم جا می‌دهم، سعی کردم این عموی پدرم را هم ببرم توی قلبم و یک گوشه بهش جا بدهم... اما... جا نگرفت... هرچی کردم جا نگرفت... دلم هم سوخت... اما چکار کنم؟ جا نگرفت دیگر. تقصیر من که نیست حتما تقصیر خودش است. یعنی، راستش، هر وقت که خودش هم، با زحمت و فشار، جا می‌گرفت، صندوق بزرگ پول‌هایش بیرون می‌ماند و او، دَوان دَوان از قلبم می‌آمد بیرون تا صندوق را بردارد... نادر ابراهیمی


نکته : هرکسی را که میخواهیم نمی توانیم در قلبمان جا بدهیم(یعنی ما دعوتنامه را صادر میکنیم ؛ بقیه اش به مهمان بستگی دارد)؛ چون آن شخص هم باید خودش بخواهد و بتواند با خودش کنار بیاید که برای ماندن در این قلب چه چیزهائی را باید کنار بگذارد؛یعنی سبکبار بیاید تا راحت باشد وگرنه مشغول حمل و جادادن بارش میشود و از میهمانی قلب جا میماند
شب را به روزر و روز را به شب بی هیچ ناکجایی می رسانیم بی آنکه غافل از پایان لحظه لحظه های عمرمان باشیم...
و هر روزمان تکرار روز های قبل و قبل و باز هم قبل می باشد بی آنکه روزی نو داشته باشیم...تکرار هم برایمان عادت شده و چه روزی پایان تکرار هاست... این را هم کسی نمی داند

جزوه ایجاد بانک اطلاعاتی دکتر معصومی
http://qiau.ac.ir/teacher/files/41491/0 ... -38-40.zip

siteman
كاربر عالي
كاربر عالي
پست: 1679
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه 6 مرداد 1390, 3:53 pm
محل اقامت: karaj
تماس:

Re: پاتوق بچه های کامپیوتر ورودی 90(دانشگاه رجاااااااااااااا

پست توسط siteman » یک‌شنبه 16 بهمن 1390, 7:25 pm

این یه عکس دیدنش بد نیس...
http://s2.picofile.com/file/7242806020/eror_.jpg
شب را به روزر و روز را به شب بی هیچ ناکجایی می رسانیم بی آنکه غافل از پایان لحظه لحظه های عمرمان باشیم...
و هر روزمان تکرار روز های قبل و قبل و باز هم قبل می باشد بی آنکه روزی نو داشته باشیم...تکرار هم برایمان عادت شده و چه روزی پایان تکرار هاست... این را هم کسی نمی داند

جزوه ایجاد بانک اطلاعاتی دکتر معصومی
http://qiau.ac.ir/teacher/files/41491/0 ... -38-40.zip

آواتار کاربر
mohsen6492003
کاربر معمولي
کاربر معمولي
پست: 73
تاریخ عضویت: دوشنبه 5 مهر 1389, 11:04 pm
محل اقامت: تهران
تماس:

Re: پاتوق بچه های کامپیوتر ورودی 90(دانشگاه رجاااااااااااااا

پست توسط mohsen6492003 » یک‌شنبه 16 بهمن 1390, 9:18 pm

siteman نوشته شده:
mohsen6492003 نوشته شده:معلوم نیست این میر فتاحی کجارفته،...فکر کنم ارمنستان خیلی بهش خوش گذشته ha: ha: ha: شنبه رفتم واسه گرفتن پیرینت دیدم چقد خوب انتخاب واحد کردن ماشالا،دوشنبه،سه شنبه،چهارشنبه khk: سه روز پشت سره هم!!!!!! ger ger شانس نداریم که khk:
امروز که میرفتاحی بود.....
من منظورم شنبه بود ولی یکی از دوستان هم زنگ زده بود گفته بودن نیست و امروزم نمیاد.البته این جور که شما میفرمایید،دوستمونو پیچوندن.ولی حتما فردا میریم یونی خفتش میکنیم تا واحدامونو تطبیق بده ha: ha:

قفل شده